eyerything here

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مرد نابینا مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود!پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»پس از او  وزیر  پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت:‌ آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌سپس سربازی  نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟؟؟هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود. مر eyerything here...ادامه مطلب
ما را در سایت eyerything here دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ieverything20foryoue بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 20:49